اسمانی ما

انتظار

سلام عشقم جوجو مامان فقط چند روز دیگه معلوم میشه اومدی تو دل مامان این ماه دلم خیلی روشن اخه تو این ماه عزیز خیلی از خدا خواستم و دعا کردم بابایی هم میگفت حسابی اینروزها دعا کرده البته بیشتر میگه برای دل من که انقدر منتظرم میگه دوست دارم ببینتم خوشحالیتو ...
22 تير 1393

به نام خدای عشق و امید

این وبلاگ را شروع میکنم به امید خیلی چیزها ارزو دارم خیلی چیزها رو توش بنویسم انشالله خبر اومدنتو از همون روزهای اول تا بزرگ شدن هرروزتو عزیزم ...شاید هر دوتونو خیلی هم بی سابقه نیست خیلی چیزهای خوب دیگه از لحظه اول دیدنت بنویسم تا روز به روز بزرگ شدنت میخوام بنویسم تا ثبت بشه برای همیشه برای همیشه تو ذهنم بمونه چقدر انتظار اینروزها رو کشیدم ... شاید خیلی نباشه برای من که عجولم و ان تجربه تلخ از دست دادن نمیدونم برادرتو و یا شایدم خواهرتو داشتم ولش کن تصمیم داشتم ازش حرفی نزنم اینجا اخه این پست عشق و امید .. فعلا که خبری ازت نیست مامان ازمایش داده یک چند تا قرص گران خارجی دکتر بهش داده که ویتامین های بدنت چندتاش کمه فعلا داریم م...
28 ارديبهشت 1393
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به اسمانی ما می باشد